هر سال، چند مؤسسه اعتبارسنجی آکادمیک فهرستهایی از نام بهترین دانشگاههای دنیا منتشر میکنند. این فهرستها رتبه دانشگاهها را در دنیا، در کشور خودشان و در رشتههای تخصصی متفاوت ارزیابی و اعلام میکنند. البته این رتبهبندیها به طور مستقیم تأثیری در بهبود کیفیت کار و فعالیتهای دانشگاهی ندارد، اما بر تصمیمگیری دانشجویانی که قرار است در آینده به این دانشگاهها بپیوندند تأثیر زیادی دارد و به طور طبیعی، بهترین دانشجویان جذب دانشگاههایی میشوند که در یک یا چند رشته علمی و فنی اعتبار جهانی دارند. با این وجود، روشهایی که مؤسسات مذکور برای رتبهبندی استفاده میکنند یکسان نیست و پیچیدگیهای پیدا و پنهان بسیاری دارد. در نتیجه این فهرستها در بسیاری از جزئیات و رتبهبندیها دچار اختلاف نظر شدید هستند و باعث سردرگمی کسانی میشوند که مایلند به هر حال تصویر روشنی از وضعیت دانشگاههای برتر دنیا به دست بیاورند.
روش رتبهبندی
سه فهرست استفاده شده در این بررسی عبارتند از QS با پیشینه بریتانیایی (1)، فهرست THE با پیشینه امریکایی (2) و فهرست شانگهای با پیشینه چینی (3). معمولاً هریک از این سه فهرست به عمد از روشهایی استفاده میکنند که در اغلب اوقات دانشگاههای خاصی به صدر جدول صعود کنند و دانشگاههای دیگر بهسختی قادرند این دانشگاهها را در رتبهبندی شکست دهند. اما اگر بتوانیم منطق سادهای پیدا کنیم که میانگینی از این سه فهرست را دربر داشته باشد، بعید است یک دانشگاه به صدر جدول مشترک صعود کند و واقعاً بر اساس همه ملاکها و معیارها شایسته نباشد.
برای تهیه فهرستی با مشخصات مورد نظر، اولاً در هریک از سه فهرست مذکور فقط 50 دانشگاه اول دنیا در رشته کامپیوتر در سال 2017 بهعنوان مرجع استفاده شدهاند. ثانیاً ابتدا هریک از سه فهرست بر اساس نام کشور مرتب شده و سپس اولین دانشگاه برتر از هر کشور استخراج و با دومین دانشگاه برتر همان کشور و اولین دانشگاه کشور بعدی مقایسه شده است. اگر اولین دانشگاه کشور بعدی به طور میانگین از دومین دانشگاه کشور قبلی در جایگاه بهتری قرار گرفته باشد، نامش در فهرست نهایی قرار میگیرد؛ در غیر این صورت، نام دانشگاه دوم همان کشور در فهرست درج میشود.
ممکن است این سؤال برای خوانندگان کنجکاو پیش بیاید که چرا چنین روشی استفاده شده است و فایده آن چیست؟ مزیت این روش آن است که اختلاف نظر و جانبداری احتمالی هریک از این فهرستها از کشورها یا دانشگاههای خاص به طور خودکار حذف میشود و دانشگاههایی که به رتبههای پایینتر رانده شدهاند، اما تقریباً به اندازه دانشگاههای برتر هریک از این فهرستها شایستگی مطرح شدن دارند، بالاتر و مورد توجه قرار میگیرند.
بررسی فهرست نهایی
فهرستی که به روش فوق تهیه شده است حقایق جالبی را آشکار میکند. یک نمونه، مقایسه سوئیس و انگلستان است. اگر شما به فهرستهای امریکایی و بریتانیایی رجوع کنید، قاعدتاً نام دانشگاههایی مانند کمبریج و آکسفورد باید در بالای جدول قرار گیرند. اما وقتی به میانگین عددی تکیه میکنید، حتی اگر میانگین همین دو فهرست را کنار هم بگذارید، در مجموع دو دانشگاه سوئیسی در وضعیت بهتری قرار میگیرند. انستیتو فناوری زوریخ در سوئیس در میان این سه فهرست رتبه میانگین 5.66 را به دست آورده و در رده سوم فهرست ما قرار گرفته است. جالب اینکه حتی در کشور انگلستان بهتنهایی، باز هم دانشگاههای آکسفورد و کمبریج در صدر قرار نمیگیرند، زیرا این سه فهرست بر سر برتر بودن این دو دانشگاه توافق ندارند. اما با کمی دقت مشخص میشود هر سه فهرست اتفاق نظر دارند که دانشگاههای ادینبورگ و امپریال کالج لندن در رشته کامپیوتر جزء بهترینهای انگلستان هستند. به عبارت دقیقتر، این دو دانشگاه بریتانیایی اولین دو دانشگاهی هستند که هر سه فهرست به طور میانگین اعتقاد دارند در آن کشور، در رشته کامپیوتر، رتبه برتر دارند. برعکس، دانشگاه کمبریج که در فهرست QS پنجم است، حتی در میان 50 نام نخست فهرست THE قرار ندارد و در فهرست شانگهای رتبه 44 را به خود اختصاص داده است.
در فهرست نهایی، دو دانشگاه برتر امریکا در رشته کامپیوتر در صدر قرار گرفتهاند. رتبههای سوم و چهار جدول نهایی به ترتیب از کشور سوئیس هستند و کشورهای سنگاپور، کانادا، انگلستان، چین و هنگ کنگ در رتبههای بعدی از نظر کشوری قرار گرفتهاند. تقریباً به طور تصادفی و صرفاً بر اساس فرمول فوق از هر کشور دو دانشگاه برتر استخراج شده است. تنها دو استثنا وجود دارد. دانشگاههای تورنتو کانادا و دانشگاه ملی سنگاپور امتیاز مساوی دارند و به ترتیب در رده 5 و 6 جدول آمدهاند. به همین دلیل دومین دانشگاه از کشور سنگاپور در رده هفتم قرار گرفته است. همچنین، یک دانشگاه از چین و یک دانشگاه از هنگ کنگ در انتهای فهرست قرار گرفتهاند. حضور تقریبی دو دانشگاه از بعضی کشورها نشان میدهد رتبه خود این کشورها تصادفی و بیدلیل نیست. به عبارت دیگر، اگر یک کشور دو بار در فهرست ظاهر شود، نشاندهنده تثبیت رتبهای است که بهترین دانشگاه آن کشور از آن خود کرده است.
با نگاهی به فهرست نهایی مشخص میشود که از میان 10 دانشگاه برتر دنیا در رشته کامپیوتر، 3 دانشگاه به امریکای شمالی، 3 دانشگاه به اروپا و 4 دانشگاه به آسیا اختصاص دارند. به این ترتیب، توزیع یکنواختی از نظر دانشگاههای برتر در سراسر دنیا حاصل شده است. یعنی برای داوطلبانی که مایل به تحصیل در دانشگاههای برتر دنیا هستند، در سراسر دنیا گزینههای بسیار خوبی وجود دارد و فقط منحصر به یک کشور یا چند دانشگاه معروف و خاص نیست.